این پنج مکان، همگی ساختمانهای تاریخی و معماری منحصر به فرد دهلی هستند. آنها نمود فیزیکی توسعه فرهنگی این شهر در طول زمان را ارائه میدهند.
نسخههای اولیه توصیف برخی از این بناها برای اولین بار در کتاب “۱۰۰۱ ساختمان که باید قبل از مرگ ببینید” به ویرایش مارک ایروینگ (۲۰۱۶) ظاهر شد.
قطب مینار
قطب مینار، یکی از اولین سازههای میراث معماری اسلامی، در میان مجموعه گسترده قطب به صورت بلند ایستاده است. این بهترین ساختمان حفظ شده مجموعه است و ممکن است از مناره جام در افغانستان الهام گرفته شده باشد.
برج قطب مینار احتمالا توسط اولین حاکم مسلمان دهلی، قطب الدین ایبک، سفارش داده شده است، اگرچه فقط طبقه اول در زمان حکومت او تکمیل شد. (او در سال ۱۲۱۰ درگذشت.) جانشین او، ایلتمش، و سپس فیروز شاه تغلق، طبقات بعدی را سفارش دادند و ارتفاع آن را به ۲۳۸ فوت (۷۲.۵ متر) رساند و آن را به بلندترین برج آجرکاری جهان تبدیل کرد. قطر برج در پایه ۴۷ فوت (۱۴.۳ متر) است و به تدریج تا کمتر از ۱۱.۵ فوت (۳.۵ متر) در قسمت بالا باریک میشود.
طبقات برج، شفتهای استوانهای چندوجهی با حکاکیها و آیات پیچیده هستند که نشاندهنده پالایش و تکامل هنر صنعت سبکهای اسلامی در طول سلسلههای حاکم مختلف هستند. هر یک از پنج طبقه توسط یک بالکن پشتیبانی شده توسط کنسولها مشخص میشوند.
هنوز هم درباره هدف برج گمانهزنی وجود دارد. به طور سنتی، تمام مساجد برای فراخواندن مردم به نماز دارای مناره بودند. اگرچه قطب مینار به نظر میرسد که بر اساس سبک مشابهی مدلسازی شده است و در کنار مسجد قوت الاسلام قرار دارد، اما مقیاس آن این ایده را پشتیبانی میکند که به عنوان یک برج پیروزی، به نشانه سرنگونی حاکمان چوهان دهلی توسط محمد غوری تصور شده بود.
نام قطب به معنای “محور” است و اعتقاد بر این است که نشان دهنده یک محور جدید برای تسلط اسلامی است. هر چه که پیشینه تاریخی برج باشد، این برج آزمون زمان را پشت سر گذاشته است و همچنان مترادف با خط آسمان جنوب دهلی است.
مسجد جامع
مسجد جامع، که به عنوان یکی از آخرین میراثهای معماری گسترده شاه جهان، امپراتور مغول، شناخته میشود، یکی از بزرگترین و محترمترین مساجد هند است.
این مسجد در سالهای ۱۶۵۰ تا ۱۶۵۶ در پایتخت مغول، شاهجهانآباد (که اکنون به دهلی قدیم معروف است) در مقابل خانه امپراتور، قلعه سرخ، ساخته شد. محل اقامت سلطنتی هیچ مکان خصوصی برای نماز نداشت و ساخت مسجد در خارج از دیوارهای آن نمادی بود که شهر خارج از قلعه از حمایت سلطنتی محروم نیست. امپراتور برای نمازهای جمعه خود به مسجد میآمد و از دروازه شرقی وارد میشد که منظرهای خیره کننده از شهر قدیمی را قاب میکرد.
هنگامی که از پلههای ماسه سنگی قرمز به یکی از سه ورودی چشمگیر مجموعه بالا میروید، هیاهوی شهر پشت سر گذاشته میشود و وارد حیاط بزرگ و آرام میشوید.
این خانه عبادت که ظرفیت بیش از ۲۰۰۰۰ نمازگزار را دارد، در سنت تثبیت شده مغول با نوارهای متناوب ماسه سنگی قرمز و مرمر سفید طراحی شده است. سالن اصلی نماز، طاقها، ستونها و سه گنبد بزرگ آن همه هیبتانگیز هستند. ورودیهای مرمر با کتیبههایی از قرآن مزین شدهاند.
دهکده بازیهای آسیایی
در محیط پسااستعماری، برای معماران در شبه قاره هند چالشبرانگیز شد که به گذشته خود بپردازند و بافت اجتماعی شکسته را از طریق محیط ساخته شده به صورت درهم آمیخته بازسازی کنند. دهکده بازیهای آسیایی در دهلی که در سال ۱۹۸۲ تکمیل شد، نمونهای از یکی از چنین مداخلاتی است که از طریق طراحی معاصر نوعشناسی حیاط سنتی اقامتگاهها محقق شده است. این طرح از نماد پاستیش عناصر معماری استفاده نمیکند، بلکه مرجع خود را در نحوه عملکرد فضاهای خصوصی و عمومی نسبت به یکدیگر مییابد.
دهکده بازیهای آسیایی که در زمینی به مساحت ۳۵ هکتار گسترده شده است، ۷۰۰ واحد مسکونی را در خود جای داده است. در حالی که ۲۰۰ مورد از این واحدها از نوع خانههای شهری انفرادی هستند، ۵۰۰ مورد باقی مانده واحدهای آپارتمانی هستند که در چندین طبقه سازماندهی شدهاند. واحدهای انفرادی بر اساس برنامههای بسیار ساده با مناطق نشیمن در سطح پایینتر و مناطق خواب در سطح بالاتر ساخته شدهاند. سپس هر واحد یک ترکیب را تشکیل میدهد که میتواند به واحدهای دیگر در حداقل دو طرف دیگر متصل شود تا خوشهها یا خانههای ردیفی را ایجاد کند. این امر امکان ایجاد طیف وسیعی از فضاهای مشترک باز در سطوح بالاتر و پایینتر را فراهم میکند.
این مجموعه که توسط معمار راج ریوال طراحی شده است، به دلیل اساساً یک فضای بزرگسال بودن مورد انتقاد قرار گرفته است – به اندازه کافی سیال نیست تا بازی غیررسمی را تشویق کند. با این حال، این مجموعه همچنان به عنوان یکی از موفقترین آزمایشهای معاصر در ایجاد یک جامعه پایدار باقی مانده است.
معبد نیلوفر آبی
معبد نیلوفر آبی نمادی از پاکی است که به صورت استعاری از آب گل آلود زندگی بیرون میآید و در رهایی شکوفا میشود – اینگونه است که گل نیلوفر در طول تکامل فرهنگی و مذهبی در هند درک شده است. درک این موضوع بود که معمار فریبورز صبا را بر آن داشت تا خانه عبادت برای دین بهائی در دهلی را به عنوان یک انتزاع نمادین این نماد ایمان تصور کند.
این به نظر میرسد که به طور متناقض مناسب است که معبد نیلوفر آبی یا بهائی مشرق الاذکار، در وسط یکی از متراکمترین شهرکهای شهری با کاربریهای مختلط در جنوب دهلی قرار دارد. با پسزمینه استفاده تصادفی از زمین و آشفتگی شبکههای حمل و نقل قرون وسطایی و مدرن همزیستی، این معبد تقریباً مانند یک نفس عمیق آرامش است که در عظمت و سادگی شیک خود، نگرانیهای کمتر دنیوی را تداعی میکند. این معبد به عنوان یک نیلوفر آبی نه پرچه با ۲۷ گلبرگ طراحی شده است و در یک چشمانداز گسترده به مساحت ۲۶ هکتار قرار دارد، با یک استخر نه پرچه که پایه آن را تشکیل میدهد و توهم شناور بودن سالن بدون هیچ پایه را ایجاد میکند. هر یک از گلبرگها با بتن و روکش مرمر سفید یونانی ساخته شدهاند.
به دلیل انحنای متغیر گلبرگها، هر قطعه مرمر مطابق با محل و جهتگیری مورد نظر خود به صورت جداگانه لباس پوشیده و سپس در محل مونتاژ شده است.
یکی دیگر از ویژگیهای قابل توجه این سالن عبادت ۳۴ متری که در سال ۱۹۸۶ تکمیل شد، این است که سازه فوقانی آن طوری طراحی شده است که مانند یک چاه نور عمل کند. گلبرگهای مرکزی یک جوانه را تشکیل میدهند که اجازه میدهد نور از آن عبور کند و هر لایه بعدی از گلبرگها جوانه را تقویت میکند.
معبد نیلوفر آبی، پناهگاهی برای پیروان همه ادیان برای مراقبه در آن، به طور مسالمتآمیزی در میان آشوب شهری خود نشسته است و هالهای از الهی بودن را ساطع میکند. این در واقع یک نماد موفق از ترجمه یک الگوی باستانی به یک ساختار باور معاصر است. “من نمیتوانم باور کنم: این کار خداست”، نوازنده جاز دیزی گیلسپی هنگام دیدن آن فریاد زد.
مقبره همايون
مقبره همايون، یک نقطه عطف در توسعه معماری مغول، در سال ۱۵۶۹، پس از مرگ امپراتور مغول همايون در سال ۱۵۵۶، توسط ملکه فارسی او حمیده بانو بیگم سفارش داده شد. این بنا توسط معمار فارسی میراک میرزا غیاس طراحی شده است. این سازه الهام بخش چندین دستاورد معماری قابل توجه دیگر از جمله تاج محل شد.
قطعه زمین ۱۰ هکتاری که ساختمان بر روی آن قرار دارد، یکی از اولین زمینهایی است که بر اساس توصیف یک باغ چهار باغ اسلامی (“باغ بهشت”) طراحی شده است. باغ به وسیله راهها و کانالهای آب به چهار مربع بزرگ تقسیم شده است. هر یک از مربعها نیز به همین ترتیب تقسیم میشوند تا کل آن به ۳۶ مربع کوچکتر تقسیم شود. مقبره چهار مربع مرکزی را اشغال میکند. در داخل محوطه یک بارادری (تالار ستوندار) و یک حمام (اتاق حمام) وجود دارد.
در طول شورش هند (۱۸۵۷-۱۸۵۸)، مقبره همايون به عنوان یک پادگان و پناهگاه نهایی برای آخرین امپراتور مغول، بهادر شاه دوم خدمت کرد. مقبره بقایای چند شخصیت برجسته دیگر از عصر مغول را در خود جای داده است، از جمله بقایای بنیانگذار آن، امپراتور بابور. مقبره همايون در سال ۱۹۹۳ به عنوان یک میراث جهانی یونسکو اعلام شد.